درماندگان جنگ زده امشب نفس راحتی میکشن..گرچه شخصا نمیتونم پدیده ای  که باعث تکه تکه شدن صد ها کودک شده رو  پیروزی بدونم..بگذریم از فردای اسفناک اقتصاد لبنان که سالهای سال عقب افتاد..

اولمرت هم رسما اعلام کرده که هرگز حاضر نیست عذر خواهی  کنه!

البته هنور سر اینکه قطعنامه به نفع کیه دعواست به نتیجه نرسیدن

از یک طرف  سنیوره  نخست وزیر لبنان معتقده که قطعنامه به نفع لبنانه..از اون طرف هم  کارشناسان سیاسی ما میگن نخیر الا و بلا این قطعنامه به نفع اسراییله و به ضرر لبنانی ها !

 

 

در این میان نباید اقدامات صورت گرفته از جانب  کوفی عنان رو هم نادیده بگیریم..

گرچه در هر حال اجرای قطعنامه هم خودش اقدام مثبتی بود.چرا که زمان جنگ ایران و عراق هم نزدیک به ۱۳ قطعنامه از سوی سازمان ملل صادر شد که متاسفانه تنها اخرین اون به اجرا در اومد..

 

 

متن کامل قطعنامه 1701 سازمان ملل

...

ماهواره های قابل مشاهده جمع می شوند..

در این میان در شلوغی اجرای قطعنامه ی ۱۷۰۱ نیروی انتظامی هم دست به کار جمع اوری دیش های ماهواره در تهران شد..

گرچه به گفته ی برخی تنها دیش های  قابل مشاهده در منازل جمع آوری میشن..اما اقدامات انجام گرفته در این زمنیه خلاف این رو ثابت کرد..

چرا که امروز حوالی ظهر ماموران نیروی انظامی با ورود به مجتمع مسکونی بهجت آباد واقع در زرتشت شرقی تهران تمامی دیش های ماهواره را که بر روی پشت بام های غیر قابل مشاهده نصب شده بود برداشتند ؟!؟

...

تولدت مبارک  فرمانده..                                               

 

خدا رو صد هزار مرتبه شکر حال فیدل نازنین هم که رو به بهبودیه..از زمانی که خبر سلامتی نسبی کاستروی عزیزم رو شنیدم و فهمیدم میخواد جشن تولد هشتاد سالگی خود رو به طرز با شکوهی برگزار کنه و مورالس سرخپوست هم کیکی از برگ گیاه کوکا !!! برای اون بفرسته انقدر خوشحالم که اختیار خودم رو از دست دادم و  تقریبا از ظهر دارم اشک میریزم..

 که البته  این اشک خوشحالیه و بس.

و خبری که بیشتر از اون منو سر حال آورد اعلام آمادگی ایران  برای ادامه درمان معالجه ی فیدل عزیزه..

...

فقط تو یه چیز موندم..که چرا عزراییل این کفتار ۸۰ ساله رو از خاطر برده ؟؟؟ همین..

مشروطه و نخستين قانون آزادي مطبوعات

 

صد سال از نخستين تحول تاثيرگذار بر سرنوشت سياسي ملت ايران مي‌گذرد.

 شايد بيش از آن نيز ما در تاريخ پرآشوب خود شاهد بالا و پايين‌هاي بسياري بوديم.

 اما انقلاب مشروطه، چگونگي وقوع آن و تاثيرات چشمگير پس از آن از مهمترين برگهاي كتاب تاريخ اين كشور به حساب مي‌آيد.

چرا كه مشروطه حاصل تلاش بي‌وقفه ملتي بود كه با نيروي اراده به آنچه كه درجهت رسيدن به آن اصرار داشتند دست يافتند.

 

آغاز مشروطه براي ايرانيان سرآغاز بسياري از تحولات قابل توجه بود. با وقوع مشروطه جلوه «قانون ملي» در ايران بزرگ رنگ ديگري به خود گرفت و حاصل اين فرآيند ايجاد امنيتي مدني براي ملت بود كه با وجود ناپايدار بودن اين امنيت درس هاي بي‌شماري را براي نسل‌هاي پس از آن به ارمغان آورد.

اين روزها مصادف است با گذشت يك قرن از وقوع انقلاب مشروطه در ايران.

 

 انقلابي كه براي نخستين بار قانوني مدون براي مطبوعات را در ايران به تصويب رسانيد و بي‌جا نيست كه در كنار صحبت از مشروطه از احقاق حقوق اين مقوله ارزشمند نيز سخن به ميان آيد.

 

مشروطه تحول چاره‌سازي بود كه بسياري از اركان تاثيرگذار يك سيستم دموكراتيك را به رسميت مي‌شناخت و براي اولين بار در جامعه‌اي كه كلامي از آزادي مطبوعات، جايگاه حقيقي زنان ارتقاي سطح فرهنگي كشور و غيره در آن شنيده نمي‌شد، خواستار بسياري از نيازهاي ملتي بزرگ شد.

 

 از مهمترين تحولات ناشي از انقلاب مشروطه تصويب نخستين قوانين مربوط به آزادي مطبوعات بود.

در 18 بهمن 1286 هـ.ش نخستين قانون مطبوعات ايران در پنجاه و سه ماده به تصويب رسيد و در واقع اولين مقررات مدون مربوط به مطبوعات حاصل انقلاب مشروطه بود همين امر نشان دهنده توجه جدي مشروطه‌خواهان به مقلوله آزادي بيان بود. 

 كه از جمله دغدغه‌هاي اصلي آن به شمار مي‌رفت.

 

گرچه قوانين مذكور در آن دوره زماني با مخالفت جدي بسياري از جمله برخي روزنامه‌نگاران كشور (به عنوان مثال مدير مسوول روزنامه مساوات) روبه‌رو شد، اما تعيين ساختاري مشخص براي مطبوعات كه قدمتي طولاني در اين كشور داشتند، خود قدم مثبتي در جهت قانونمند شدن اين حرفه به شمار مي‌رفت.

 

 با اين حساب صد سال از تدوين اولين مقررات مطبوعاتي مي‌گذرد اما متاسفانه با وجودي كه مشروطه آغاز گر راهي روشن بود، هنوز در يك قرن پس از آن، قوانين مطبوعاتي كشور ما دستخوش ناملايماتي ابتدايي است.

 

شايد تقارن سه پديده مهم در اين ميان بهانه‌اي باشد براي سخن گفتن از اين مقوله از طرفي 100 سال از تاريخ تدوين قانون آزادي مطبوعات مي‌گذرد و از سويي ديگر اين روزها مصادف  است با روز خبرنگار .

 از نگاه سوم نيز افزايش برخوردهاي جدي در مقابله با قشر روزنامه‌نگار شايد پرداختن به اين مساله را به حكمي واجب مبدل مي‌سازد. در نگاهي نه چندان عميق به مساله، مي‌توان تقارن و تقابل اين سه پديده را دركنار هم به راحتي مشاهده كرد.

 

پس اكنون سخن از فوايد مشروطه گفتن در كنار ناديده گرفتن قوانين مطرح شده آن كار بيهوده‌اي به حساب مي‌آيد .

 اگر مدت ايران بازماندگان همان نسل هستند و اگر مطالبات امروز ادامه خواسته‌هاي ديروز مشروطه خواهان است پس نبايد تلاش آنان را بي ثمر بگذاريم.

 

مشروطه تحولي فرهنگ ساز بود كه به ياري ملتي با تمدني والا شتافت . مشروطه خواهان ديروز انقلابي را به پا كردند، به اميد آنكه اهداف آن در سالهاي پس از آن به دست فراموشي ملي سپرده نشود.

 بر پايي مجلس شوراي ملي و گشايش نخستين كتابخانه‌هاي بزرگ كشوري  نشان از  همت بالاي تلاشگران آن دوره دارد. مطالبات مشروطه را  پاس بداريم و در جهت آرمان هاي آنان كه به خاطر ملت مبارزه كردند تلاش كنيم.

 ...

 

روز خبر نگار مبارک...

 

گرچه در چنین روزهایی، خبرنگاران ایران زمین هدایای خود را به کمال و درستی از یاران همیشگی  دریافت میکنند!  اما با تمامی این احوال،

...روز خبرنگار بر تمامی پیشگامان عرصه ی دانایی شاد باد...

باشد که در آینده ای نه چندان دور و نه خیلی نزدیک،منزلت این قشر پر زحمت و کم توقع برای تک تک هم میهنان نازنین آشکار گردد!

 

افزایش اهانت به اعضای رسانه، با کدامین هدف؟

دو روز پیش بار دیگر شاهد اهانتی مستقیم و بی پروا اینبار از سوی مامورین حفاظت ریاست جمهوری به خبرنگاران بودیم..به گزارش خبرگزاری فارس این درگیری به حدی شدت گرفت که دیگر خبرنگاران و نیروها مجبور به وساطت و جلوگیری از تنش جدی تر شدند..

اصل   خبر  را بخونید:

افزایش اهانت به اعضای رسانه، با کدامین هدف؟

از ديرباز تاكنون آن عده كه دستي به قلم داشتند و رسم نگاشتن را مي‌دانند هميشه و همه جا مورد تكريم ديگر اقشار بودند.

 آنچنان كه نويسندگان در هر سيستم اجتماعي نماينده گروه روشنفكران و روشن انديشان به حساب مي‌آمدند.

ازجمله مهمترين مشغولين اين امر، روزنامه‌نگاران بودند كه از مدت زماني پيش در جاي جاي عالم چه در جوامع دموكراتيك و چه كشورهايي كه سيستمي ديكتاتوريستي را در خود داشتند، جايگاه پسنديده‌اي را براي خود كسب كرده بودند.

 

روزنامه‌نگاران و خبرنگاران كه در بسياري از جوامع از آنان به عنوان وجدان بيدار جامعه ياد مي‌كنند رسالتي بس سنگين را بردوش مي‌كشند كه همان نظارت مستقيم و بيان مكتوب توسط آنان است.

همان امري كه مي‌تواند اجتماعي را از خطر سقوط حفظ كند و يا باعث ارتقاي آن در بسياري از زمينه‌ها گردد.

 مثال اين كلام روزنامه‌نگاران برجسته‌اي در اقصي‌نقاط جهان بودند كه با كلام نوشتاري خود تحولات قابل توجهي را در عرصه‌هاي سياسي و فرهنگي و غيره ايجاد كردند و به واسطه همين امر نامشان همچنان برصفحه و تاريخ باقي مانده و خواهد ماند.

 

و اين اثر همان ارزش وجودي حرفه روزنامه‌نگاريست كه به هيچ عنوان قابل انكار نمي‌باشد.

 

 و اما در سيستم‌هاي جهان سوم، همچنان بر سر بسياري از مقوله‌ها كه در كشورهاي توسعه يافته به عنوان موضوعي جاافتاده قلمداد مي‌شود، جنجال است كه از مهمترين آنها جريان روزنامه‌نگاري و شناخت حقيقي رساله است.

چرا كه گذشته از بحث فيلترينگ رسانه‌اي هنوز برسر محتواي رسالت رسانه و چگونگي ايفاي نقش آن جنگ و جدال است.

 

كشور ما نيز در كمال تاسف از اين قاعده كلي مستثني نيست و شايد بيش از ديگر كشورهاي جهان سوم در اين جريان باشد و نمونه آن برخوردهاي تعريف نشده‌اي است كه در مقاطع مختلف نسبت به اين قشر ديده مي‌شود.

گرچه روزنامه نگاران كشور ما از بحث خود سانسوري در رسانه همچنان شكايتها بر لب دارند، اما آن بحثي است كه خود حكايت هفت دفتر دارد وليكن گذشته از آن ديرگاهيست شاهد برخوردهاي ناپسندي نسبت به اين دسته از افراد اجتماع هستيم.

 

 دسته‌اي كه در اغلب نقاط جهان مورد تكريم و احترام ملت و دولت قرار دارند.

 

در كمال تاسف اين رفتارها اخيرا به صورت برخوردهاي فيزيكي درآمده  و همين امر نشان از سطح پايين توجه به اين قشر فرهيخته دارد.

گرچه مي‌توان آن را به حساب عدم آگاهي برخوردكنندگان، با وظايف سنگين روزنامه‌نگاري و روزنامه‌نگاران گذاشت. اما همين ناآگاهي نيز خود عذري بدتر از گناه است كه توجيهي براي فراموش كردن رفتارهاي ناپسند اخير به حساب نمي‌آيد.

 

چرا كه درگيريهاي فيزيكي، بر زبان راندن واژگان حقير خطاب به خبرنگاران، اهانتهاي رفتاري و برخوردهاي ناشايست با آنان توسط دسته‌اي كه جزو محافظين مقام رياست جمهوري و يا برگزار كننده برنامه‌هاي مربوط به دولتمردان به شمار مي‌روند، بيش از ديگر كسان مورد توجه قرار مي‌گيرد.

 

سوال اينجاست كه آيا ممكن است بي‌احترامي نسبت به قشر رسانه‌اي كشور كه مدتي است رنگ خشونت نيز به خود گرفته، زمينه‌ساز ايجاد بستري به منظور جلوگيري از فعاليتهاي اين عده باشد؟

 

 آيا وزارت ارشاد و يا دیگر نهادهای متبوع برخوردكنندگان، مي‌تواند پاسخگوي اين اهانتها به شيوه‌اي مقتضي باشد؟

 

چه بسا با پيشرفت و افزايش اينگونه اهانتها، پوششهاي خبري و فعاليت‌هاي اين عزيزان نيز به تدريج كمرنگ و كمرنگ‌تر خواهد شد كه بي‌شك اين جريان به نفع هيچ نهاد و سازماني نيست.

 

وهمچنين امر تسريع در پاسخگويي مراجع مسوول را نسبت به برخوردهاي اخير با خبرنگاران، ضروري‌تر مي‌نمايد.

...

از تمامی دوستان اهل قلم و اهالی رسانه خواهشمندم به راحتی از چنین اهانتهای عبور نکنند و در کمال احترام و آرامش آثار چنین برخوردهایی را به برخوردکنندگان گوشزد کنند..

 

هوگو چاوز و پيشگويي رييس جمهور آينده ايران !

 

رييس جمهور ونزويلا به ايران آمد تا در كنار برگزاري جشن تولد 52 سالگي خود در تهران مذاكراتي را نيز در زمينه‌هاي منطقه‌اي و جهاني با رييس جمهوري ايران، دوست و همتاي ضدآمريكايي خود داشته باشد.

 

در سفر هوگو چاوز به ايران مذاكرات دو جانبه متعددي از جمله همكاري‌هاي نفتي و صنعتي ميان روساي جمهور ايران و ونزويلا انجام شد كه دو طرف خوشبيني زايدالوصفي را به آينده اين مذاكرات از خود نشان مي‌دهند.

 در طرفي چاوز، درخلال اين سفر به يادآوري خاطراتي از سفر پيشين خود به ايران نقل كرد كه شنيدن آن براي هر ايراني جالب و سوال برانگيز بود..

 

پيش از اين، رييس جمهور ونزويلا در سال 83 نيز سفري به ايران به منظور پرده‌برداري از مجسمه سيمون بوليوار در تهران داشت.

 

«بوليوار» از جمله مبارزان مشهور آمريكاي لاتين به شمار مي‌رفت كه تنديسي از وي در تهران نيز ساخته شده بود و چاوز در سفر اخير خود به نقل خاطراتش از ديدنيها و شنيدنيهاي آن روزها پرداخت.

 

 به گفته رييس جمهور ونزويلا وي كه از نعمت دوستان فراواني در ايران برخوردار است از مدتها قبل محمود احمدي‌نژاد را مي‌شناخت و از زمان سفر نخست خود كه درباره وي از همراهان سوال مي‌كرد، نزديكان چاوز وي را رييس جمهور آينده ايران معرفي مي‌كردند!

 

چاوز مي‌گويد: پويايي و فعاليت اين شخص توجه مرا به خود جلب كرد و از دوستي نام او را جويا شدم و پاسخ شنيدم او احمدي‌نژاد رييس جمهوري آينده ايران است!!!

 

از نقل خاطرات «هوگو رافايل چاوز فرياس» كه بگذريم به سوالات فراوان ديپلماتيك و غيرديپلماتيك فراواني مي‌رسيم كه چگونه و به چه صورت قريب به يك سال و اندي پيش از انتخاب و حتي اعلام نام كانديداهاي رياست جمهوري ايران، شخص مذكور چنين سخني را بر زبان رانده است؟

 

تا جايي كه حافظه ياري مي‌كند، پرده‌برداري از مجسمه بوليوار در آذرماه سال 83 انجام شد و پيشگويي انتخاب رييس جمهوري ايران در اين دوره زماني، كمي تا اندكي غريب به نظر مي‌آيد.

 

احتمالات زيادي در تاييد صدق اين كلام يا عدم آن به ميان مي‌آيد. احتمال اول مي‌تواند دروغ يا نوعي اشتباه لغوي باشد كه در اثر آن گوينده و يا شنونده منظور را به خطا دريافت كرده است و احتمال دوم نيز مي‌تواند به آگاهي فرد مورد نظر از نتايج انتخابات دو سال بعد رياست جمهوري ايران منتهي گردد.

 كه چگونگي آن خود سوالات بي‌شماري را به دنبال دارد. احتمال سوم نيز وجود نيروي پيشگويي در گوينده مطلب است!

در هر حال روشن شدن مصداق حقيقي كلام به نفع روابط ميان ملت و دولت است.

چرا كه نمي‌توان به راحتي از زمان و انرژي كه ملت بزرگ ايران در زمينه انتخاب رييس جمهوري كشورشان صرف كردند، به راحتي عبور كرد.

 شايد هوگو چاوز نمي‌دانست كه با نقل خاطرات سفر پيشين خود به ايران، تيتر جالبي را براي مطبوعات اين كشور و يك درگيري فكري قابل توجه را براي بسياري از اقشار ملت به ارمغان آورده است.

 

محمود احمدي‌نژاد،رييس جمهوري ايران كه دو سال پيش در سمت شهردار تهران فعاليت مي‌كرد و حتي به گفته تعدادي از همراهان وي انتخاب او به عنوان رييس جمهوري ايران يك اتفاق غيرقابل پيش‌بيني و امري الهي به شمار مي‌رفت، خود نيز بي‌شك در فكر حل اين پيشگويي عجيب به سرمي‌برد.

كاش مي‌شد ديگر وقايع سياسي كشور را نيز به همين طريق پيش‌بيني كرد تا ديگر هزينه و انرژي مضاعفي براي آن صرف نگردد...

...

     زنان طرفدار جنبش صلح جهانی ایران فردا سه شنبه ۱۰ مرداد  در برابر مقر سازمان ملل در تهران تجمعی را درا عتراض به کشتار کودکان بیگناه جنگ منطقه ای اخیر برگزار می کنند..

 

امرداد به جای مرداد

موسوی خویینی ها از جمله بازداشت شدگان روز ۲۲ خرداد ماه بود که تا بدین روز خبری از آزادی وی به گوش نرسیده است..جدا از اینکه اتهام او نیز به روشنی بیان نشده

 این   متن  نامه ای است که وی از زندان به مناسبت تولد دخترش برای وی فرستاده..

...

  کوروش نیکنام نماینده زردشتیان در ایران است و به تازگی طرحی را با نامه جایگزینی  واژه " امرداد" به جای "مرداد" در تقویمهای پارسی عنوان کرده..

..."بسیاری از واژگانی که در گویش و گفتار ایرانیان به عنوان زبان پارسی به کار می رود ریشه در زبان باستانی ایران یعنی اوستایی و پهلوی دارد، از جمله نام هر یک از ماه های ایرانی که فروردین، اردیبهشت، خورداد، امرداد، شهریور تا اسفند بوده و همه از نام های کهن ایرانی و هر یک دارای معنای ارزشمندی می باشند تا در هر فصلی امید به بیداری، زنده بودن، تلاش و سازندگی را به ملت سرافراز ایران از هر دین و قوم و نژادی یادآوری کرده باشند. "...

طرح بسیار جالبیه که به عقیده من مدت زیادی هم از اون گذشته و زودتر از این حرفها باید عمل میشد..

...

روز گذشته فاطمه رهبر عضو آباد گران اسلامی قطعی شدن نتایج تحقیق و تفحص از وزارت ارشاد در زمان خاتمی رو اعلام کرد و متن اون به زودی تشریح میشه..

به گفته ی وی طبق   نتایج  بدست آمده در دوران خاتمی فعالیتهای فرهنگی کاملا مغایر با اصول اسلام  و پایه های نظام بوده و تمامی موارد اخلاقی مالی ارزشی دینی و و و خلاف قانون عمل میکرده..

فکرش رو بکنید ۸ سال بی دینی و فعالیتهای غیر اخلاقی و اکنون بررسی و تحقیق و....

امیدوارم جناب مدیر مسوول مخالفتی با نقد این قضیه نداشته باشه!