به بهانه سالروز مرگ کارل پوپر

 

"هیچ گاه در هیچ زمینه ای نمی توان از صفر شروع کرد.ما در همه امور میراث خوار گذشته ایم و بر رسوم و سنتها تکیه می کنیم، هر چند راه پیشرفت در بازاندیشی و نواندیشی نهفته است.»
.
به بهانه سالروز مرگ کارل پوپر:
بسیاری پوپر را خیلی بزرگ میبینند بعضی هم نه آنچنان که تاثیرگذاری اش، نامش را میان فیلسوفان بزرگ زمانه قرار دهد.
به نظرم احتمالش بیشتر است که حق با دسته دوم باشد. اما با این حال باید قبول کرد اقدامات پوپر در زمان خود کم سر و صدا نکرد و شالوده بسیاری از نظریات محکم پیش از خود را به سختی در هم شکست.
پوپر بر خلاف بسیاری از فیلسوفان آسان سخن میگوید.
حتی اگر یک علاقه مند به فلسفه هم باشی، پوپر را میفهمی. 

برای کسانی که تحجر فکری ندارند پوپر یک لیدر به حساب می آید! یک #رهبر قدرتمند که به ما این اطمینان را میدهد که:«باید نظریه های علمی را چنان تنظیم کنیم که به آسانی قابل #انتقاد و ابطال باشد. دانش و #علم از طریق رد و نقد پیشرفت می کند.در روند تکامل علم حدس هایی زده می شود و سپس آن حدس ها از طریق آزمایش در معرض ابطال قرار می گیرد.از این رو رشد علم محصول روش حذف خطاست.»
#پوپر کاخ رویاهای کسانی که "شیفته" نظریات فلسفی بودند و وابسته وار به تئوری های محبوب خود آویزان مانده اند به چالش کشید. و بسیاری را گیج و عصبانی کرد. او خیلی ساده میگوید "نباید به دنبال اثبات نظریات #علمی باشیم.بلکه باید به دنبال #باطل کردن آن بود. در مرحله ما قبل علمی ما از این اندیشه که ممکن است در اشتباه باشیم #نفرت داریم. بنابراین تا جایی که ممکن باشد به شیوه ای جزمی حدسیات خود را حفظ می کنیم."
در فلسفه خطر بزرگ "وابسته شدن" همیشه تورا تهدید میکند. پس برای من پوپر سمبل کسی ست که درهای قفس اطراف افکارت را باز میکند و به تو شهامت پریدن میدهد. شاید در آستانه پریدن به موانعی هم بربخوری.اما اگر ادامه دهی بهتر است تا در قفس بمانی و راضی باشی.
اگر میخواهید پوپر بخوانید راه سختی در پیش ندارید. شاید پوپر یک غول نباشد، اما برای آنانکه فلسفه میخوانند، و به دنبال رهایی فکر از ریسمان های بسته اند، در پی تعریف آزادی و توصیف#دموکراسی در #سیاست هستند، شناخت پوپر از ضروریات به شمار میرود.
.
سمیرا فرخ منش

راست های افراطی، خطری در کمین


سمیرا فرخ منش / فراتاب

...
از زمانی که جامعه صنعتی جهانی، به سمت پسا صنعتی شدن قدم برداشت،معضلات فزاینده ای گریبان اغلب کشورها را گرفت.از جمله بیکاری، آشفتگی های هویتی و پدیده گسترده مهاجرت. شکاف های عمیقی میان طبقات مختلف یک جامعه پدید آمد و فرصت های شغلی کاهش یافت.در این میان جهانی شدن (Globalization) از رویکردهایی بود که بخش زیادی از دولتها به آن گرایش پیدا کردند.اما محافظه کاران هیچگاه نسبت به این رویکرد روی خوشی نشان ندادند. راست ها اعتمادی به جهانی شدن نداشتند و آن را در تقابل با محلی گرایی(Localism) مطلوب خود میدیدند.در پروسه جهانی شدن جدا از همگرایی های اقتصادی،نزدیکی های فرهنگی نیز صورت میپذیرد که همان رویکرد نامطلوب برای راست هاست. به همین سبب تاکید راست ها بر آموزه های بومی گرایانه افزایش یافت...

 

 

کل مطلب در : راست های افراطی، خطری در کمین

 

 

 

 

 

از لوطی گری تا ناسیونالیسم عملگرایانه

سمیرا فرخ منش/ نسیم بیداری

 

یازده ماه تاریخی،در سالهای پرتلاطم مشروطه ایرانی اوج شهرت و شوکت مردی را ساخت که از#لوطی گری و عیاری در کوچه های #تبریز، سردار ملی مردمی شد که در میان آن روزهای آشوب زده، نیاز به دلاوری داشتند که رنگ بیرق ها را بشناسد و قدر پرچم ها را بداند.
در دوران مشروطه،ستارخان مبدل به کسی شد که بخش مهمی از تحولات #اصلاح طلبانه آن ایام را در تبریز به خود مرتبط ساخت.تحولاتی که تغییر از درون جامعه را نشانه رفته بود و با آغاز تدریجی اش در تهران و سرایت به بعضی شهرهای دیگر، قصد به زیر آوردن #الیگارشی (Oligarchy) حاکم در کشور را داشت.
جامعه ناآگاه ایرانی، قدم به قدم به فضای نوینی گام میگذاشت که تئوریسین ها و سازندگان این فضا،قصد شالوده شکنی از اساس آن را داشتند.
میل به گریز از بطن ناکارآمدی ها و فراراز خفقان ها، مردمان شهرهای بزرگ #ایران را به تکاپویی واداشته بود که دیگر چاره ای جز پذیرش آن نبود. در این میان کسانی همچون ستارخان ها،زمام بخشی از امور را به دست گرفتند و برخلاف تصور و انتظار عده ای،چنان ثابت قدم به پیش رفتند که گویی سالهاست در آکادمی های دیار انگلستان و فرانسه،به تحصیل علم سیاست مشغول بوده اند و حال نوبت درس پس دادن آنها رسیده بود.اما واقعیت چنین نبود:

* تاثیر رهبری #کاریزماتیک

* ترکیب #ایدئولوژی فکری و توانمندی #نظامی

* جامعه #بحران زده و #امید یک جهان جدید

* انتخاب و تصمیم به جای #تسلیم و رضا

* مردمی که تکرار گذشته را نمیخواستند

#مشروطه #ستارخان #مشروطیت #نسیم_بیداری #ناسیونالیسم

 

تکبر سیاسی یا تصمیم آگاهانه؟

تصمیم جدید انگستان چه عواقبی به دنبال خود آورد؟

تکبر سیاسی یا تصمیم آگاهانه؟

...
سمیرا فرخ منش/ نسیم بیداری

...
. «...اما تمام آنچه که متوجه #بریتانیا ی سابقا بزرگ و اتحادیه اروپاست،تبعات اقتصادی نیست.این جدایی پرسرو صدا جدا از برهم زدن موازنه #اقتصادی موجود،توان بستر سازی خطرناک دیگری را در خود دارد که دیگر مانند مبادلات تجاری و رشد مالی کشور و رکود پولی، آینده مبهم و پنهانی ندارد.
بلکه با اندکی دقت در این جریان میتوان فردای این قضیه تامل برانگیز را اشکارا پیش بینی کرد. این خطر نگران کننده به اندیشه های راست #افراطی و تندروی های محافظه کارانی بازمیگردد که اندیشه ای جز #نژاد و تاکیدی غیر از تفکرات هویتی ندارند.تلاششان در راستای مقوله استقلال طلبی های جغرافیایی است و جداسازیهای بحران آفرین.
چنین کسانی با رضایت و خشنودی از خروج انگلیس و اتحادیه،آنچه را که مورد توجه قرار میدهند،تنها هدفی با محوریت استقلال گرایی و جدایی است و نه تبعات اقتصادی و نتایج امنیتی و حاصل سیاسی ماجرا.
این نئومحافظه کاران که در چندسال اخیر در قالب های مدرن مشغول ترویج اندیشه های نئوفاشیستی خود شده اند، قطعا اروپای تکه تکه را بیشتر ترجیح خواهند داد تا وحدت و یکپارچگی اندیشه های مخالف خود را.
چنین طیف هایی جدایی انگلستان از اتحادیه را برگ برنده ای در جهت پیشبرد مقاصد تندروانه خود قلمداد خواهندکرد و از آن نهایت استفاده را خواهند برد...»