دغدغه سلامت انتخابات را جدي بگيريم...

 

موضوع سلامت انتخابات اسفند ماه و صيانت حقيقي از آراي ملت مدتهاست مبدل به مقوله اي قابل بحث در محافل سياسي و غيرسياسي شده است.

 

اين مساله به حدي از اهميت بالايي برخوردار است كه احزاب و گروه هاي مختلف سياسي دست به اقدامات متفاوتي در اين زمينه زده اند كه تشكيل كميته هاي سلامت انتخابات، برگزاري نشست هاي مرتبط با اين موضوع، سازماندهي گروه هاي مشخص به منظور صيانت از آراي عمومي و تذكرات پي در پي مسوولان و مقامات نظام در ارتباط با اين مساله، همه نشانگر حساسيت بالاي موضوع مي باشد.

 

 اين جريان تا جايي ذهن برخي دولتمردان را به خود مشغول كرده كه تبديل به دغدغه اي جدي شده و در همين راستا بسياري از چهره هاي مطرح نظام تصميم به مذاكره با مقام رهبري را نيز گرفته اند.

 

                                       

 

اين در حالي است كه در كشور ما تا بدين روز همه پرسي هاي گوناگوني در سال هاي پيشين برگزار مي شد

 و اين قضيه سابقه اي طولاني دارد و به واسطه قدمت اين جريان مي بايست چنين دغدغه اي در كشور ما تاكنون مرتفع مي شد.

 

البته در انتخابات رياست جمهوري گذشته برخي از دولتمردان برجسته نظام نيز

اعتراضاتي را مبني بر عدم صيانت و نگهداري از آراي عمومي بيان كردند

 

وليكن با اين حال بسياري از صاحبنظران علت عمده اين دغدغه جدي را رقابت سخت و فعاليت قابل توجه طيف اصلاح طلب مي دانند.

 

چرا كه برخلاف دوره پيشين اصلاح طلبان با اقدام به ائتلاف و برنامه ريزي هاي مدون، احتمال پيروزي خود را در انتخابات پيش رو افزايش داده اند و به همين خاطر بسياري بر اين باورند كه در اين شرايط محافظت از آراي ملت از ضرورت بيشتري برخوردار است.

 

در همين حال بسياري از مسوولان در سخنان و تذكرات خود خواهان ارايه تضمين و راهكارهاي قابل اجرا و دقيق براي اين جريان هستند و معتقدند كه ضمانتي كه از جانب دولت به ملت ارايه شود ميزان مشاركت عمومي را تا ميزان قابل توجهي بالا مي برد كه متاسفانه خلاف آن نيز صادق است.

 

به اين معنا كه اگر توده ملت درباره عدم رضايت از آرايشان در انتخابات پيش رو، اطمينان نداشته باشند، بي شك شاهد انتخابات پرشوري در اسفند ماه نخواهيم بود.

 پس بر مسوولان امر واجب می گردد که با هر شیوه عملی و یا شفاهی تمامی تلاش خود را در جهت این امر مهم به کار گیرند و اعتماد لازم را که از حقوق اولیه مردم برای شرکت در انتخابات به شمار می رود،تامین سازند...

 

...

 

صدا و سيما.. رسانه ملی یا جناحي ؟؟؟

 

رسانه صدا و سيما به عنوان همه گيرترين وسيله ارتباط جمعي، در ميان ديگر ابزار رسانه  اي به شمار مي رود كه جايگاه چشمگيري را در خانواده هاي ايراني بازي كرده است.

 صدا و سيما رسانه اي در اختيار دولت است كه هزينه هاي خود را توسط بیت المال تامين مي كند و همين امر خود دليل قاطعي براي برآوردن نيازهاي مخاطبان ايراني به شمار مي رود.

 

اما به گفته بسياري از صاحبنظران متاسفانه در ماه هاي اخير جهت گيري اين وسيله ارتباط جمعي مسيري سياسي به خود گرفته و از حالت ملي بودن به قالبي جناحي بودن درآمده است.

                                                          

 

شكي نيست كه موضوع هسته اي جمهوري اسلامي ايران از جمله خبرسازترين سوژه هاي داخلي و خارجي رسانه ها به شمار مي رود

 و همين امر به اهميت اين موضوع مي افزايد.

 

در اين ميان صدا و سيما نيز به عنوان رسانه اي ملي

كه در تمامي دولت ها و خط مشي هاي سياسي بايد خطوط يكساني را دنبال كند،

متاسفانه در ارتباط با اين مقوله مهم، جانب اعتدال را رعايت نكرده

و جهت گيري آشكاري را به برنامه هاي خود اختصاص داده است.

 

 در اين جهت گيري كه به شكل روشني زحمات دولت هاي پيشين در به بار نشستن فعاليت هاي هسته اي ايران ناديده گرفته مي شود، خاطر درصد عظيمي از مخاطبين را چه از توده ملت و چه از دولتمردان كشور آزرده ساخته است.

 

در حاليكه رسالت اصلي صدا و سيما در اين ميان بي طرفي انكارناپذيري بايد باشد كه طي آن حقوق هيچيك از مقامات و مسوولان چه پيشين و چه كنوني، ناديده گرفته نشود.

 

اما متاسفانه اين رسانه دولتي تا درصد قابل توجهي مبدل به رسانه اي جناحي شده كه با نگاهي يك طرفه سعي در برجسته كردن فعاليت هاي دولت كنوني و متعاقب آن پوشش گذاشتن بر زحمات دولت هاي پيشين دارد.

 

وگرنه كدام مخاطب آگاهي است كه بپذيرد چنين دستاوردهاي عظيمي تنها در طول دو سال فعاليت دولت نهم به بار نشسته است و دولت هاي گذشته در اين روند ملي نقشي نداشته اند؟

 

...

 

 

با مخالفت آبادگران با انتشار منشور اصولگرايي اوج گرفت:

كلاف سردرگم اختلافات در اردوي اصولگرايان..

درحاليكه اختلافات اجرايي در طيف هاي اصولگرا روز به روز در حال افزايش است، اما با اين حال برخي از چهره هاي سنتي اين طيف اصرار بر پوشاندن اين اختلافات و بازگو نكردن آنها در رسانه ها دارند و همين خود نشان از ريشه اي بودن تضادهاي فكري جريانات گوناگون اصولگرا دارد.

 اصولگرايان كه خود دو گروه فكري اصلي شامل طيف سنتي و گروه اصولگرايان جوان را دربر مي گيرند، تا به امروز به توافقي قطعي بر سر مشي عملي خود در انتخابات دست پيدا نكرده اند و همين امر خود مي تواند باعث عدم پيروزي آنان در ماراتن سياسي اسفندماه گردد.

نكته قابل توجه در اين جا تاثير همه طيف هاي اصولگرايي در شكل گيري جريان نامبرده مي باشد. از طرفي جريانات قديمي كه از ديرباز به جريان راست سنتي شهرت داشتند، خود را تصميم گيرنده اصلي مشي انتخابات حاضر مي دانند و از جهتي ديگر، گروه هاي راست جوان شامل آبادگران و رايحه خوش خدمت و ... كه در انتخابات رياست جمهوري نقش عمده اي را در پيروزي محمود احمدي نژاد بازي كردند، حاضر به كناره گيري از محدوده اختيارات اجرايي خود نيستند.

نكته قابل بحث نيز در اين ميان تفاوت هاي بارز فكري اين گروه ها با يكديگر است و..........

 

 

ادامه نوشته