کمی برای خودمان احترام قایل شویم...
چقدر حواسمان جمع هنر این سرزمین است؟
این سرزمینی که لایق دروغ نیست
لایق خشکسالی نیست..
لایق دشمن نیست
تنها سرزمینی که لایق نوروز است..
تنها لایق سربلندی هاست..
...
با غیرت تاریخی مان .. که از آغاز بوده و رنگ نخواهد باخت.. حرمت این سرزمین را حفظ کنیم...
حرمت زنان پاکش .. مردان نجیبش .. تاریخ با شکوهش .. جغرافیای بی مثالش ..
ادبیات رنگارنگش .. هنر به جا مانده اش..
...
در نخستین روزها و ماه های آغازین سال 90 ، غیرتی به خرج دهیم و کیسه های اسکناس را روانه جیب سازنده فیلم مبتذل اخراجی ها نکنیم..
حفظ حرمت هنر این سرزمین را به صاحبانش بسپاریم
اجازه ندهیم آن که تا مدتی پیش چماق در دست میگرفت و بر بالای سر میبرد و فرود می اورد ، امروز به جای چماق های چوبی و آهنین ، دوربین در دست بگیرد و به خیال خام خود سینما را صاحب شود..
از خاطر نبریم این سینما ، سینمای مردم ماست..
این سینما منزلتی دارد به سپیدی موهای حاتمی ها ..
نام کیارستمی ها و بیضایی ها و فرهادی ها مرتبه ای داده است به نام سینمای ایران در گوشه و کنار جهان .. پس این حرمت را در داخل خودمان نشکنیم...
تمسخر تماشاگر را در قصه های کودکانه کار امثال ده نمکی نادیده نگیریم..
اگر در برابر اخراجی ها میخندیم.. این خنده ها تنها به ریش خودمان است و بس ..
به بلاهت و نا آگاهی خودمان که نمیدانیم با خودمان چه میکنیم!
پس به این همه ابتذال " نه " بگوییم و به تماشای آن نرویم...
نشکنیم حرمت این سینما را ..
نشکنیم حرمت خودمان را ...
و به ده نمکی های این سرزمین و حامیانی چون صدا و سیمای ضد مردمی بفهمانیم شور ما برای سینما و شعور ما برای دیدن و شناخت فیلم و فیلمساز بیش از این هاست ..
بفهمانیم که معنای ابتذال را می شناسیم و آن را با دقایقی خندیدن نادیده نمیگیریم..
حتی اگر صدا و سیما با تمام تلاش خود سعی کند مردم را با تبلیغ در ساعت سال تحویل و تهیه مصاحبه از فیلمسازنمایی چون ده نمکی برای جلب نظر مردم بکند..
بفهمانیم قدر آشنایان با فرهنگ و هنر خوب کشورمان را شناخته ایم.. نه چماق به دستی با آن گذشته سیاه که همچنان در کارنامه امروز او نیز باقیست ..
باور کنیم راه دوری نمی رود و کار سختی نیست اگر..
در نخستین روز ها و ماه های سال تازه ی پیش رو ، غیرتی به خرج دهیم از جنس ایرانی اش ...
پذيرفتن نمي توان..