غلام همت آنم که زیر چرخ کبود..ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
فضای دودآلود جامعه ی خسته ام ،
یاوه گویی اطرافیان بی خردم،
کار و فشار مضاعف پایان نامه ای که کتاب های منبعش یا توقیف بودند یا مولفینش در زندان! ،
همه باعث شده نتوانم امروز به یاد خواجه ی شیراز نوشته ای بیاورم در این صفحه ...
که هر چه خواهم بگویم .. حضرتش در قرن ها پیش گفته ...
پس من را چه به گفتن از خواجه ی شعرگوی فلیسوف قرن هشتم..
او خود از ما و امروزمان گفت در آن قرن ها..
اکنون ما از او چه داریم برای نوشتن..!
تنها به بیتی اکتفا می کنم و بس..
...
ما از برون در شده مغرور صد فریب تا خود درون پرده چه تدبیر میکنند
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر میکنند...
پذيرفتن نمي توان..